و این داستان ماست در روز دوم  . صبح با صدای حرف زدن شهاب و لطیف بیدار شدم ، شهاب بالا سرم رو مبل نشسته بود منم دیگه خوابم پریده بود و بیدار شدم نشستم با موهای هپلی و قیافه ی گنگ اول صبح ساعت نه و نیم اینا بود ، سارا هم چند دقیقه بعد من پا شد یهو نشست از همون دقیقه ی اول صبح یه آهنگ قدیمی شنگول که الان یادم نیس هی تو ذهنم اومده بود و خندم گرفت داشتم میخوندمش و می خندیدم هطور الکی (بله ما ازین خانواده هاشیم) شهاب با یه نگاه پوکر و متعجب نگام میکرد و فهمیده بود از همون دقیقه ی اول صبح اب روغن زدم

فک کنم با خودش گفت خدا هم جوابش کرده بزار تو حال خودش باشه

شهاب که رفت ما هم آماده شدیم که بریم ، موهای لطیف رو بافتم و موهای خودمو گوجه ای بالا بستم و سارا هم آماده شد و سه کله پوک راهی کناک شدیم .

کناک یه منطقه ی باحال و زیباس که با اتوبوس حدود بیست دقیقه راه داره ، اونجا نماد اصلی ازمیر یعنی میدون ساعت که یه برج ساعت هم داره وجود داره که وقتی ما رفتیم در حال منبت شدن بود و کامل معلوم نبود اما خیلی خوشگل بود ، یه مسجد کناک هم داره که هردوشون کلی قدمت دارن، دور و اطرافشون هم کلی کلی کبوتر هست که شبیه حرم هست و میتونیم از اونجا دونه بخریم و براشون بپاشیم . 

رفتیم بازارچه های خیلی خیلی شیک کناک و بخش زیبای خرید رو داشتیم #خرید_درمانی

به یه فروشنده برخوردیم که یکم. دستو پا شکسته باهاش حرف زدیم ک مثلا اینجا زیباس و عاشق ازمیر شدیم و اینا که تهش من به ترکی الکی گفتم من ترکی بلدم زر مفت زدم کلی از این حرف من ترکیدیم از خنده 

بعد من از عمد دست میزاشتم رو لباسای زشت و به لطیفه می گفتم این خوبه #کرم دارم اونم حرصی میشد و با سارا کلی می خندیدیم بهش

آخر یه پیراهن خوب هم خریدیم و خسته و له راه برگشت رو در پیش گرفتیم 

 (اینجا هم هیشکی انگلیسی بلد نیس از هر 15 نفر دو تا حتی شاید یکی بلد باشه )

تو زمانی که لطیف سرکار هست منو سارا از یوتیوب (اینجا نیاز به نداره  و آدم عششق میکنه با نت ) اهنگای شاد قدیییمی میزاریم و باهاشوم اسکل وار میرقصیم و کلی به خودمون میخندیم

(سه تا دلقک گیر هم افتادیم ) 

الان اینجا تو کوچه بغلی صدا ساز و دهل میاد و میتونیم بریم وسط جشنشون برقصیم که از جلوی خونه ی عروس فک کنم باشه 

به لطیفه پیام دادیم که جشنه و این حرفا لطیفه هم دیونه میگه کجا وایسین الان کلاسو تموم میکنم منم میام (میگم سه تا دلقک برا اینجاهاشه) 

فیلم عروسی لطیفه رو تا میایم ببینیم بعد ده مین لپ تاب خاموش میشه خودش (بهتر اصن قیافه ی نحس یه سریا رو هی هییی تو هر دقیقش نبینم نمیشه )




مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها